loading...
دانلود ایرانیان
ثبت نام در سایت تبلیغات کلیکی پرشین هیت

                   


                                                                                 ثبت نام

SAFIR بازدید : 63 پنجشنبه 25 خرداد 1391 نظرات (0)

با لبه آستینش عرق سرد پیشانیش را پاک کرد. حریف با خنده تحقیرآمیزی گفت:
- آخرین تاس زندگیت رو بریز شازده! «جفت شیش» نیاری، غیر از شلوارت همه
چیت رو باید بذاری بری.
همه زدند زیر خنده. چشم‌هایش را بست. توی خیالش مقابل خدا به خاک افتاده بود
و با گریه التماس می‌کرد: «فقط یه بار دیگه کمکم کن. قول میدم تا آخر عمر دست
به تاس نزنم». با ناامیدی تاس‌ها را رها کرد. صدای تحسین از هر طرف بلند شد:
- دمت گرم!
- ایول داره!
- بابا تخته‌باز!
حریف با صدایی آرام‌تر از بقیه گفت:
-بر پدرت لعنت که اینقدر شانس داری
چشمهایش را باز کرد. «جفت شش». خنده بلندی کرد و گفت:
- شانس کدومه بچه! حاجیت بیشتر از عمر بابات تخته بازی کرده.
- اگه جیگرش رو داری یه دست دیگه بزنیم. سر هرچی داشتی و هرچی بردی
مغرورانه نگاهی به حریفش انداخت و گفت:
- امشب تا همه زندگیت رو نگیرم ولت نمی‌کنم. بچین تخته رو...
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    میزان رضایت شما از عملکرد سایت؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 22
  • بازدید ماه : 27
  • بازدید سال : 35
  • بازدید کلی : 2,857
  • کدهای اختصاصی

    لینک باکس هوشمند پردیس